[ و گفتهاند که در روزگار خلافت عمر بن خطاب از زیور کعبه و فراوانى آن نزد وى سخن رفت ، گروهى گفتند اگر آن را به فروش رسانى و به بهایش سپاه مسلمانان را آماده گردانى ثوابش بیشتر است . کعبه را چه نیاز به زیور است ؟ عمر قصد چنین کار کرد و از امیر المؤمنین پرسید ، فرمود : ] [ قرآن بر پیامبر ( ص ) نازل گردید و مالها چهار قسم بود : مالهاى مسلمانان که آن را به سهم هر یک میان میراث بران قسمت نمود . و غنیمت جنگى که آن را بر مستحقانش توزیع فرمود . و خمس که آن را در جایى که باید نهاد . و صدقات که خدا آن را در مصرفهاى معین قرار داد . در آن روز کعبه زیور داشت و خدا آن را بدان حال که بود گذاشت . آن را از روى فراموشى رها ننمود و جایش بر خدا پوشیده نبود . تو نیز آن را در جایى بنه که خدا و پیامبر او مقرر فرمود . [ عمر گفت اگر تو نبودى رسوا مىشدیم و زیور را به حال خود گذارد . ] [نهج البلاغه]
:: RSS
:: خانه
:: مدیریت وبلاگ
:: پست الکترونیک
:: شناسنامه
:: کل بازدیدها: 12438
:: بازدیدهای امروز :7
vموضوعات وبلاگ
vلوگوی وبلاگ
vاشتراک در خبرنامه
vوبلاگ دوستان
vمطالب قبلی اولینتابستان 1386بهار 1386بهار 1385زمستان 1384پاییز 1384 vآهنگ وبلاگ vجستجو در وبلاگ
vمطالب قبلی
اولینتابستان 1386بهار 1386بهار 1385زمستان 1384پاییز 1384
vآهنگ وبلاگ
vجستجو در وبلاگ
! تاوان غفلت(تقدیم به عاشقان ولایت)
یکشنبه 84/8/29 :: ساعت 12:34 صبح
تاوان غفلت
اگرچه رهاییم ،پادرگلیم وگرکاروانیم بی منزلیم
اگرچه بهاریم بی برگ وبار وگرباغ بستان ، بی حاصلیم
اگرسبز سبزیم خشکیده ایم اگراوج علمیم نا قابلیم
اگردرنمازیم بی جان وروح اگردرسلوکیم نا کاملیم
اگردرطریقیم بیمرشدیم وگرناخداییم بی ساحلیم
وبا هرمقامیم درهرمکان وگرچون چراغی به هرمحفلیم
همه ناامیدیست سردرگمیست اگراز ولایت دمی غافلیم
(شبگو)
¤نویسنده: مکاری
? نوشته های دیگران